سایت سیف فرغانی برتتا



مبداء عشق ز جاییست که نیز آنجا را

کسی ندیدست و نداند ازل آن مبدا را

سخن عشق بسی گفته شد و می گویند

کس ازین راه ندانست امد اقصا را

راست چون صورت عنقاست که نقاشانش

می نگارند و ندیدست کسی عنقا را

پایه عشق بلندست و ز سربازان هیچ

کس نیاورد بزیر قدم آن بالا را

گر تو از خود بدر آیی هم از اینجا که تویی

سیر ناکرده ببینی افق اعلا را

قلم عشق کند درج بنسخ ین

در خط علم تو مجموعه ما او حی را

در کتب می نگری،راه رو و کاری کن

کآینه حسن نبخشد رخ نازیبا را

گر زاغیار دلت سرد شود، جان بخشی

نفس گرم تو تعلیم کند عیسی را

هر چه در قبضه الاست ز اعیان وجود

لقمه یی ساز از آن بهر دهان لا را

ترک دنیا کن اگر قربت جانان خواهی

که به عیسی نرساند سم خر ترسا را

کشته عشق شو ای زنده که هرگز چون جان

مرگ ممکن نبود کشته آن هیجا را

دست ازین جیب برون آر که آل فرعون

نتوانند سیه کرد ید بیضا را

تا تو در گوش دل خویش کنی کردستند

پر ز لؤلوی معانی صدف اسما را

ای جدل پیشه شفای خود ازین قانون ساز

کین اشارات نباشد پسر سینا را

سیف فرغانی رو وصف ره عشق مکن

چون بپیمانه کسی کیل کند دریا را؟


چنان بوصل تو میلیست خاطر مارا

که دل بصحبت یوسف کشد زلیخا را

بیابیا که بشب چون چراغ درخوردست

بروز شمع جمال تو مجلس مارا

ترا بصحبت ماهیچ رغبتی باشد

اگر بود بنمک احتیاج حلوا را

زخاک درگهت ابرام دور می دارم

که آب درنفزاید ز سیل دریا را

بوصف حسنت اگر دم نمی زنم شاید

که نیست حاجت مشاطه روی زیبا را

جفا و ناز بیکبارگی مکن امروز

ذخیره کن قدری زین متاع فردا را

زلعل خود شکری، من گشاده می گویم،

بده وگرنه میان بسته ایم یغما را

مرا ز لعل تویک بوسه آرزو کردن

سزد که عرصه فراخست مر تمنا را

زجام عشق تو مستم چنانکه بررویت

بوقت بوسه فراموش می کنم جا را

بوصل خویشم دی وعده کرده ای و امروز

چنین غزل زرهی بس بود تقاضا را

زبهر تاج وصال تو سیف فرغانی

(شب فراق نخواهد دواج دیبا را)


بیاور آنچه دل ما بیکدگر کشدا

بسر کشد آنچه دلم بار او بسر کشدا

غلام ساقی خویشم که بامداد پگاه

مرا زمشرق خم آفتاب بر کشدا

چو تیغ باده برآهختم از نیام قدح

زمانه باید تا پیش من سپر کشدا

چه زر چه سیم و چه خاشاک پیش مرد آن روز

که از میانه سیماب آب زر کشدا

خوش است مستی واز روزگار بی خبری

که چرخ غاشیه مست بی خبر کشدا

اگر بساغر زرین هزار باده کشم

هنوز همت من باده دگر کشدا

در نشاط (من) آنگه گشاده تر باشد

که مست باشم وساقی مرا بدر کشدا


کسی که بار غم عشق آن پسر کشدا

زمانه غاشیه دولتش بسر کشدا

کسی مدام چومن بی مدام مست بود

که باده زآن لب شیرین چون شکر کشدا

کسی خورد می وصلش که بی ترش رویی

چوزهر ساغر تلخش دهند در کشدا

غلام آن مه سیمین برم که از پی او

مدام از رگ کان آفتاب زرکشدا

اگر مرا می عشقش زپا دراندازد

سرم نه بار کله تن نه بار سر کشدا

وگر زپنجه سیمین او بساغر زر

لبان خشک تو یکروز لعل ترا کشدا

درخت عقل بیک شاخ باده ازکف او

زبوستان نهاد تو بیخ بر کشدا

مرا از آن رخ معنی نما محقق شد

که روی او قلم نسخ در صور کشدا

بدست خود ید بیضای آفتاب رخت

سواد خجلت بر چهره قمر کشدا

زخود همی نرهم کاشکی می عشقش

بدست حکم خود از من مرا بدر کشدا

کسی که ساغر ازین خم خورد سزد که مدام

زعیب نیل کند بر رخ هنر کشدا

زعاشقانش تأثیر کرد در من عشق

که ذرهای زمین نم زیکدگر کشدا

اگر چه باخته ام نرد عشق می ترسم

که مهره وارم در ششدر خطر کشدا

همه عنای تو از تست سیف فرغانی

زخون شناس چو رگ زخم بیشتر کشدا

بدیگران دل ما می رود بیا ای دوست

(بیاور آنچه دل مابیکدگر کشدا)


دیدن روی تو را محرم نباشد چشم ما

دیده از جان ساخت باید دیدن روی ترا

از رخ و روی تو رنگی تابناک آمد بچشم

وز سر زلف تو بویی سر بمهر آمد بما

گر بیاد روی گلرنگ تو درخاکم نهند

تا ب از تربت من لاله گون روید گیا

نان لطف ای شاه در زنبیل فقرم ار نهی

همچو من درویش شد چون تو توانگر را گدا

گوهر عشقت که جان بی دلانش معدنست

قلب ما را آنچنان آمد که مس را کیمیا

از هوای تو هرآنکس را که در دل ذره ییست

روز و شب گو همچو ذره چرخ می زن درهوا

از صف مردان راه عشق تو هر دم کند

دفع تیر حادثه همچون سپر تیغ قضا

عشقت از شیطان کند انسان واز انسان ملک

آدمی از پشم قالی سازد از نی بوریا

بر سر کویت چو عاشق پای دار دامن کشد

دست او اورا چنان باشد که موسی را عصا

جای عاشق در دو عالم هیچ کس نارد بدست

کندران عالم که پای اوست آنجا نیست جا

همچو عاشق را توجه در دو عالم سوی تست

رو بدرگاه سلیمان کرد هدهد از سبا

سیف فرغانی برین در عذر گو حاجت بخواه

نزد او هم عذر مقبولست وهم حاجت روا

با بت اندر کعبه نتوان رفت وبا سگ در حرم

بر در جانان اگر از خویشتن رفتی بیا

سیف فرغانی چو غایب گردد از درگاه تو

ذره را با مهر کی باشد دگر بار التقا


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها